محل تبلیغات شما

.آخرین باری که آسمان صدایت را شنید،
نت هایی از اندوه، بر صفحه ی سفیدِ عشق نقش بست،
آسمان تکید و من از هیچ رمیدم!
تو صدایت را به تغییر بسط دادی،
و آنچنان در هم پیچید معادلات وجودیت، که باز از نو شروع شد پایانی که از ابتدای زندگانی ات شکل یافته بود.!

پایان را میشناسی؟!
من، پایان را زندگی کرده ام.
من از همین خالی ترین لحظه ای که تو را لمس کردم،
من از همین خاکسترهای این ستاره ی مرده،
از همین خطوطِ ممتد کاغذم،
از همین اتاقِ خاکستری و یکنواختِ خود،
من، به تو رسیدم!
تو مرا میشناسی؟!
در نقشِ خیالِ تاریکیِ بینِ دوستاره.؟
تو مرا میبینی؟!
لابلایِ کلماتِ مرده ی ساحلی بی آب!
تو مرا میشناسی.

 

 

✏ امیر سلمانی

 

از وبلاگ  highhopes74.blogfa.com

 

آخرین بار تو ماندی و من نه.

چقدر این شعر و دوست دارم.

Metallica! یه آهنگ برای کل عمرم

تو ,همین ,ی ,مرا ,میشناسی؟ ,آخرین ,از همین ,پایان را ,صدایت را ,تو مرا ,و من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرشام رنگ تولید کننده رنگ های ترافیک Wrestling